داستان قتل میترا استاد در یک سریال
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۱۵۱۰۲۲
صراط:
اطلاعاتی دست اول از تازهترین سریال شبکه نمایش خانگی که بخش زیادی از داستان آن وام گرفته از اتفاقات روز است؛ از جمله ماجراهایی که بر زندگی محمد علی نجفی گذشته است.
در چند سال اخیر پای برخی پروندههای داغ و نامهای خاص به تلویزیون باز شده. در برخی برنامهها گاه و بیگاه با مواردی مواجه میشویم که غالباً حاوی کنایه و متلک مجریان است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
زندگی نجفی و استاد
در چند ماه اخیر خبرهایی درباره رویکرد تند و تیز سریال آقازاده رسانهای شده، اما بهطور مصداقی اشارهای به اتفاقات نشده است. حالا بشنوید که این سریال پا توی کفش خیلی از سیاسیون و صاحبان قدرت کرده؛ از جمله محمد علی نجفی. زندگی شهردار اسبق تهران را همه میدانیم و در رسانهها خواندهایم که فرجام زندگی او یا همسر صیغهایاش (میترا استاد) چه بود. در این مدت شاهد خبرها، تحلیلها و نظرهای مختلف هستیم.
روایت بدون تعارف
اولین پرسش این است که ماجرای محمد علی نجفی و میترا استاد چگونه در سریال آقازاده پرداخت شده است. آیا سازندگان در حد اشاره به این اتفاق سراغ موضوع رفتهاند؟ بر اساس پرسوجوها آقازاده این زندگی پرماجرا را بدون تعارفهای مرسوم سریالهای تلویزیونی روایت کرده است.
یعنی در بخشی از داستان رابطهای عاشقانه میبینیم، در بخشی دیگر مشاجره و در نهایت اسلحهای که کار دست شهردار داد. این را هم بشنوید که شخصیت طراحی شده یادآور اتفاقی است که برای یکی از وزرای اسبق دولت فعلی هم افتاد. با این تفاوت که وجه شخصیت شهردار عیانتر است به این دلیل که خبرهای او به شکل رسمی رسانهای شد. ارجاعاتی را که درباره زندگی وزیر داده میشود، مخاطبان خاص میدانند.
دیگر پروندههای سیاسی
زندگی محمد علی نجفی و میترا استاد تنها پرونده ملتهب سریال آقازاده نیست. این سریال سراغ چند مورد دیگر هم رفته و به آنها پرداخته است. بر اساس شنیدهها برخی از کاراکترها مابهازای بیرونی دارند و برخی ترکیب چند شخصیت و اتفاقات سالهای اخیر هستند؛ اتفاقهایی که در جامعه تبدیل به بمب شدند. پیگیریها از روابط عمومی سریال برای دستیابی به اطلاعات جزئی بیفایده بود. حتی زمزمه پرداختن به زندگی نجفی و استاد در آقازاده نه تایید شد و نه تکذیب.
در انتظار نتیجه
طرح موضوع یک مسئله است و نتیجه آن مسئلهای دیگر. آنچه عیان است اینکه آقازاده سراغ سوژههای ملتهب رفته. مشابه کاری که سالهاست سینمای آمریکا میکند و ابایی هم ندارد. سوال اساسی این است که سریال میتواند حق مطلب را ادا کند؟ آیا از پوسته ظاهری و جذابیتهای ژورنالیستی عبور خواهد کرد؟ سازندگان فریفته سوژه نشدهاند؟ سوژه در خدمت داستان است؟ این اثر میتواند باب ساخت سریالها و فیلمهای افشاکننده را باز کند؟ پاسخ چند وقت دیگر که آقازاده در شبکه نمایش خانگی توزیع شود، روشن خواهد شد.
قول سازندگان
پیشتر حامد عنقا، تهیه کننده آقازاده به محتوای داغ سریالش اشاره کرده و قول داده بود بتواند به سهم خود راهگشا باشد: ما آقازاده را فقط برای سرگرمی مردم نمیسازیم تا تنها در سبد تفریحات و اوقات فراغت آنها قرار بگیرد. حتی سریالی نمیسازیم که بتوان بعد از دیدن آن به راحتی خوابید بلکه آقازاده را میسازیم تا بسیاری را بیخواب کنیم و مخاطبانمان را به جنبههای مختلف مسائل مختلف اجتماعی به فکر بیندازیم.
عنقا آقازاده را نه یک سریال بلکه در حد یک رسالت اجتماعی تعبیر کرده بود. ادعای بزرگی است و همین توقع را از او و همکارنش دو چندان میکند: آقازاده یک سریال نیست بلکه صدای بلند یک اعتراض است، مطلبی که یک بار باید به شکل خیلی عیان درباره آن سخن گفت.
عفونتی که باید یک بار نیشتر بخورد و به شکل درست حتی اگر به درد و خونریزی منجر شود جراحیاش کرد. شکرگزار خدا هستم گروهی جمع
شدهایم که سعی کردهایم جسارت بیان چنین موضوعاتی را داشته باشیم. در روزهایی که اولویت سریالهای شبکه خانگی سرگرمی صرف و البته بیزینس است، آقازاده چه مسیری طی خواهد ظرد؟
منبع: صراط نیوز
کلیدواژه: قتل میترا استاد شبکه نمایش خانگی صراط
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.seratnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «صراط نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۱۵۱۰۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
واکنش جمشید مشایخی، علی حاتمی و بهمن فرمانآرا به احضار هنرمندان به دادگاه انقلاب در بهار ۵۹/ از شجریان تا کرم رضایی برای پارهای توضیحات احضار شدند
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، در روزهای آخر فروردینماه ۱۳۵۹ گروهی از هنرپیشگان سینما و تلویزیون، کارگردانان و خوانندگان از جمله زری خوشکام، پریسا، ایرن، رضا کرمرضایی، سیاوش [محمدرضا شجریان] و... جهت پارهای توضیحات به دادگاه انقلاب احضار شدند. در اعتراض به این اقدام جمشید مشایخی سرپرست وقت ادارهی تئاتر با تقریر نامهای سرگشاده خطاب به حسن حبیبی وزیر وقت فرهنگ و آموزش عالی از سمت خود استعفا کرد. متن نامهی او که روز ۳۱ فروردین ۵۹ در روزنامههای کیهان و اطلاعات منتشر شد به این شرح بود:
جناب آقای حسن حبیبی وزیر فرهنگ و آموزش عالی:
پیروز احضار گروهی از هنرمندان به دادگاه انقلاب اوین، اینجانب جمشید مشایخی که بعد از انقلاب راستین ملت ایران از طرف مقامات مسئول مملکتی به سرپرستی ادارهی برنامههای تئاتر وزارت فرهنگ و آموزش عالی انتخاب شدهام، معتقدم احضار هنرمندانی چون رضا کرمرضایی کارگردان این اداره، آقای سیاوش [محمدرضا] شجریان و خانم پریسا توهین به هنر، هنرمندان و دوستداران هنر میباشد. لذا به نشانهی اعتراض به این عمل ضد انقلابی از سمت خود استعفا میدهم.
اعتراض سندیکای کارگردانان
در همین ایام زمزمهی مصادرهی سینماها نیز به گوش میرسید تا جایی که محمدعلی نجفی سرپرست مرکز سینمایی کشور نیز در واکنش به این مسئله و نیز مصائب پیشآمده برای جامعهی هنری استعفا کرد. به دنبال استعفای محمدعلی نجفی سرپرست مرکز سینمایی کشور و جمشید مشایخی رئیس ادارهی تئاتر و زمزمهی مصادره شدن سینماها اعضای سندیکای کارگردانان از جمله مسعود کیمیایی، بهمن فرمانآرا، عباس شباویز، عباس جوانمرد، علی حاتمی، حمید سمندریان، امیر قادری، محمدعلی نجفی، رضا کرمرضایی و شماری دیگر از دستاندرکاران جلسهای تشکیل دادند و اعتراض خود را نسبت به عمل دادسرای انقلاب مبنی بر احضار پیدرپی هنرمندان اظهار داشتند. آنها طی قطعنامهای تاکید کردند که از آن پس به احضاریه توجه نمیکنند و در دادگاه انقلاب حضور نخواهند یافت.
متن این قطعنامه که در مجلهی «جوانان امروز» به تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ منتشر شد به این شرح بود:
پیرو اطلاعیههای دادستانی انقلاب در مورد فعالیتهای فعالین جامعهی هنری کشور
به این وسیله به اعضای سندیکای کارگردانان اعلام میشود جز این سندیکا در مورد فعالیتهای هنری، صلاحیت رسیدگی ندارد و سندیکا تنها مرجع ذیصلاح دربارهی مسائل مربوط میباشد.
در این جلسه که با حضور جمعی از خبرنگاران تشکیل شد، بهمن فرمانآرا، علی حاتمی، محمدعلی نجفی و... در اعتراض به شیوهی در پیش گرفته شده در دادگاه انقلاب نسبت به احضار هنرمندان سخنانی را ایراد کردند که بخشهایی از آن را به نقل از جوانان امروز (۸ اردیبهشت ۵۹) در پی میخوانید:
بهمن فرمانآرا: دستگاههایی که هیچ نوع صلاحیتی ندارند قیم ما شدهاند
مدتهاست مردم میگویند لیست ساواکیها را منتشر کنید، کسی گوش نمیکند ولی ناگهان کتابی منتشر میشود و دولت میگوید چون نمیخواستیم نام عدهای لکهدار شود و زندگیشان به خطر افتد از این کار خودداری نمودیم. ولی در مورد کسانی که یک عمر در کار فرهنگی تلاش کردند اعلام میکنند به نام فحشا مراجعه کنید و خیلی موارد دیگر.
نیکاراگوئه که پس از یک سال که از انقلابش میگذرد فیلمهایی روانهی بازار نمود که موفق به اخذ جایزه گردید ولی ما در این مدت چه کردیم؟! دستگاههایی که هیچ نوع صلاحیتی ندارند قیم ما شدهاند، حکمی صادر میشود که سینماها باید به دست یک مرکز مورد اعتماد سپرده شود! چه کسی تشخیص میدهد دستگاه تازه که میخواهد سینماها را اداره کند صاحب صلاحیت است.
چرا به خود ما مراجعه نمیشود و با چاپ اسامی در روزنامهها چه چیز را میخواهند ثابت کنند؟!
علی حاتمی: اجازه ندادم همسرم به دادگاه برود
عقیده دارند سینما باید دانشگاه بشود ولی وقتی با دانشگاه چنین میشود تکلیف سینما روشن است. من نمیتوانم سینما را کنار بگذارم و آنها هم که نیستند از کار کنار نرفتهاند مگر میشود نفس کشیدن را کنار گذاشت.
اینجانب در جواب احضاریهی دادگاه انقلاب که همسرم زری خوشکام را خواستهاند به فرمودهی اسلام که اجازه نداده زنی بدون اجازهی شوهرش از خانه بیرون رود اشاره نموده و به حاکم شرع نوشتم: «اینجانب اجازه نمیدهم همسرم جهت احضاریهی شما اقدام به خروج از خانه نماید و کلیهی پیآمد این کار را به گردن گرفتهام، ما منتظر نمیشویم هنر را به ما دیکته کنند چراکه هنر از خود هنر به وجود میآید. وقتی کسی نمیتواند نقاشی کند به خط پناه میبرد، خود خط یک هنر اسلامی است.
محمدعلی نجفی: عمل اینها اسلامی نیست
عمل اینها اسلامی نیست چراکه در قرآن آمده نباید در افکار و رفتار دیگران تجسس کرد و اگر کسی گفت من مسلمان هستم باید پذیرفته شود. در مورد مصادره سینماها گفته شد مکان فحشا است، چنین حرفی تهمت و افترا میباشد، بهخصوص اگر از طرف کسانی که خود را حامی اسلام میدانند زده شود.
ایرن: در دادگاه گفتم آگاهانه نقشهایم را بازی کردم
در دادگاه اظهار داشتم هیچکس مرا مجبور به کار در سینما و ارائهی نقشها ننمود بلکه خود آگاهانه نقشی را پذیرفتم و بازی کردم.
۲۵۹
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903009